گودر، وبلاگها، کتابها، فیلمها. دیگر هیچکدام غم را از یاد نمیبرند. لایهای میشوند روی آن. لایهای غبار که غم پشت آن گنگ است و گسترده و عمیق. انگار که همیشه بوده، انگار که خیال رفتن نداشته باشد.
فرهاد خان جعفری می گه الان ب یه بغل گرم احتیاج داری. یه بغل گرم مال خودت.
لایه بر لایه مرگ را انتظار می کشیم...سلام سلام آی زندگی سلام...
خودش خواست... منم براش کامنتاشو به نام خودش می نویسم!
انگار غم نزدیکترین همنشین جوانیمان شده باشد...
فرهاد خان جعفری می گه الان ب یه بغل گرم احتیاج داری. یه بغل گرم مال خودت.
پاسخ دادنحذفلایه بر لایه مرگ را انتظار می کشیم...سلام سلام آی زندگی سلام...
پاسخ دادنحذفخودش خواست...
پاسخ دادنحذفمنم براش کامنتاشو به نام خودش می نویسم!
انگار غم نزدیکترین همنشین جوانیمان شده باشد...
پاسخ دادنحذف