فقط سه، چهار تا دوستدختر-دوستپسر میشناسم که حاضرم با هم ببینمشون. بقیه نمیفهمن که وقتی تو یه جمعیان دنیا فقط محدود به اون دوتا نیست. چند نفری هم هستن که از وقتی دوستدختر/دوستپسردار شدن به تنهایی هم غیرقابلتحمل شدن که ترجیح میدم دربارهشون سکوت کنم.
اون چند نفری که آخر گفتیا...
پاسخ دادنحذفدقیقاً ، دقیقاً ، دقیقاً.
پاسخ دادنحذفدویست تا دقیقاً.
چه خوشبختن اون چند تایی که جزو این چند نفرم نیستن. خدا زیادشان کناد!
پاسخ دادنحذفحالا اگر یکی نخواهد آدم ها را ببید تکلیفش چیست؟ چه با هم چه بی هم؟
پاسخ دادنحذفاين طور مواقع ساكت باش و مطلبي ننويس،احساست بهتره ...
پاسخ دادنحذفيعني مال من كه بهتره ...
آخ معین! دقیقا!
پاسخ دادنحذفدر جامعه ای که هنوز رابطه با جنس مخالف تابو مونده... خوب مسلما همه چیز تغییر پیدا می کنه .
پاسخ دادنحذفاین حرف ها !!!!
من اسمش رو میذارم "رومنس جلف". و جالب اینه که اکثر آدمها به همچین ادا اطوارای لوس و خودخواهانه(حتی به نظرم، توهینکننده)ای، عکسالعمل نشون میدن و خیلی حال نمیکنن؛ مثلن یا همونجا درمحل تیکه میندازن به کفترهای ویترینی، یا بعدتر حرافایی ازین دست ازشون میشنویم: "دیدیشون؟...فکر کرده بودن اومدن سینما!"
پاسخ دادنحذفبگذریم. آره، آدمها بسته یه ظرفیت و ثباتِ پایهیی ِشخصیتشون، میتونن در وضعیت جفتیت خیلی متفاوت از قبل باشن؛ معمولن هم این تفاوتها مثبت نیست.
خلاصه که قدر همون سهچهارتا رو بدون.