فرید سمت راستی است، که دیشب رفت. میانی منم که حالا ماندهام با علی، در همان خانهای که تا دیروز فرید هم جزئی از آن بود. حالا باز کِی شود که ما سه نفر در یک کادر جا شویم، نمیدانم. خدا کند دیر نباشد.
وقت بسیار است رفیق... دیر نمی شود :)
هم رفتن هم ماندن خیلی درد دارد . اما این روزها ماندن بیشتر زخم می زند .
به نقد و نظاره بنشینید ما را
ای دریغ ...
این تابستون خیلی از عکس ها تنها شدن.از خیلی از کادرها بیرون اومدیم...
عکسه خیلی قدیمی تر از این حرفا میزنه
خب این روزا هر کسی / هر جا و عکس از زندگی شو که نگاه می کنه جای چند نفر توش خالیه ! امیدوارم واسه همه خیلی دیر نباشه !
امروز فرید رو از دست دادی !یا بهتر است بگوییم نزد تو نیست....مواظب علی باش !
وقت بسیار است رفیق... دیر نمی شود :)
پاسخ دادنحذفهم رفتن هم ماندن خیلی درد دارد . اما این روزها ماندن بیشتر زخم می زند .
پاسخ دادنحذفبه نقد و نظاره بنشینید ما را
پاسخ دادنحذفای دریغ ...
پاسخ دادنحذفاین تابستون خیلی از عکس ها تنها شدن.
پاسخ دادنحذفاز خیلی از کادرها بیرون اومدیم...
عکسه خیلی قدیمی تر از این حرفا میزنه
پاسخ دادنحذفخب این روزا هر کسی / هر جا و عکس از زندگی شو که نگاه می کنه جای چند نفر توش خالیه ! امیدوارم واسه همه خیلی دیر نباشه !
پاسخ دادنحذفامروز فرید رو از دست دادی !یا بهتر است بگوییم نزد تو نیست....مواظب علی باش !
پاسخ دادنحذف