بعد به یک جا میرسی که گیج میشوی. ذهنت پر میشود از همهی چیزهای ناگوار این چند روز و نمیتوانی روی هیچکدام تمرکز کنی. قدرت تصمیمگیری را از دست میدهی. از همه چیز فرار میکنی. اینگونه است که کمکم درون خودت مچاله میشوی و میدانی که راه گریزی نداری. هیچ دستآویزی نیست که بهش چنگ بزنی تا فرو نروی.
سهشنبه، آبان ۰۷، ۱۳۸۷
دوشنبه، آبان ۰۶، ۱۳۸۷
شنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۷
جمعه، مهر ۱۹، ۱۳۸۷
فکرش را کرده بودی؟
سعی میکنم این پست را به دور از غرضورزی بنویسم. جدا این سعی را خواهم کرد.
به نظرم حرکتِ اخیر گلشیفته فراهانی کاملا «جوگیرانه» و «بیفکر» بود. اصلا نمیخواهم ارزشگذاریِ اخلاقی کنم. آن به من مربوط نیست. میخواهم بگویم گلشیفته مثل من و شما با شرایط ایران آشنایی داشته و میداند که عکس انداختن ِ آن شکلی از طرف مسئولان رسمی ایران بیپاسخ نخواهد ماند. [و اگر بماند عجیب است و جای سؤال دارد.] تا اینجای کار چندان اشکالی ندارد و به خودش مربوط است. شاید اصلا دیگر قصد نداشته باشد در سینمای ایران کار کند و بخواهد در هالیوود بازی کند. خب، بازی کند. خوش به حالش. حرفی که میخواهم بزنم این است که اگر گلشیفته ممنوعالتصویر شود، او دستِ کم یک فیلم بازی کرده که دیگر پخش نخواهد شد: «دربارهی الی» به کارگردانی اصغر فرهادی. برام خیلی جالب است بدانم گلشیفته به این چیزها فکر کرده و اینجوری لباس پوشیده یا نه. و اگر فکر کرده، فکر ضرر مالی و معنویای را که به یکی از بهترینهای سینمای ایران میخورد هم کرده؟