یکشنبه، بهمن ۱۱، ۱۳۸۸
جمعه، بهمن ۰۹، ۱۳۸۸
Taller Far than a Tall Man
«سیمور شده پوست و استخوان و از آن حالتهایی دارد که اصلاً نمیشود باهاش حرف زد. شاید هم همه چیز به خیر بگذرد، ولی من از این سال ۱۹۴۲ متنفرم. فکر میکنم تا دم مرگ از سال ۱۹۴۲ متنفر باشم.»
تیرهای سقف را بالاتر بگذارید، نجاران و سیمور: پیشگفتار / جی. دی. سلینجر [+]
یکشنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۸۸
پنجشنبه، بهمن ۰۱، ۱۳۸۸
ما که سنی نداریم
نیستی بسیکا. نیستی حالا که باید باشی. کسی نیست، حالا که باید یکی اینجا باشد. چی کار کنم بسیکا؟ چی کار کنم که کسی باشد، هر وقت که باید کسی باشد؟ چی کار کنم که برای یک بار هم که شده، کسی باشد وقتی که مثل سگ میخواهم یکی باشد؟ چی شد که کسی نماند بسیکا؟ چی شد که همه رفتند؟ همه ماندند و من رفتم؟ تو میدانی چی شد بسیکا؟ تو که نیستی حالا که باید باشی، میدانی چی شد که کسی نیست حالا که باید یکی باشد؟
جمعه، دی ۲۵، ۱۳۸۸
بهترین فیلمهای دههی اخیر
اولش چندتا فیلم نوشتم، حدود ۲۰تا. فکر کردم تموم شد. ولی بعد اومدم لیست بقیه رو دیدم، فهمیدم خیلی از فیلمها رو جا انداختم. فیلمهای زیادی با حسرت و آه از ده تای اول جا موندند.
۱. دشت گریان [تئو آنجلوپلوس، ۲۰۰۴]
۲. با او حرف بزن [پدرو آلمادووار، ۲۰۰۲]
۳. ۲۱ گرم [آلخاندرو گونزالس ایناریتو، ۲۰۰۳]
۴. پنهان [میشائیل هانکه، ۲۰۰۵]
۵. ۴ ماه و ۳ هفته و ۲ روز [کریستین مونگیو، ۲۰۰۷]
۶. دربارهی الی [اصغر فرهادی، ۲۰۰۹]
۷. مرثیهای برای یک رؤیا [دارن آرونوفسکی، ۲۰۰۰]
۸. مرثیه [ایزابل کویکست، ۲۰۰۸]
۹. پیش از غروب [ریچارد لینکلیتر، ۲۰۰۴]
۱۰. وال-ئی [اندرو استانتون، ۲۰۰۸]
و
۱۱. حرامزادههای بیآبرو [کوئنتین تارانتینو، ۲۰۰۹]
۱۲. رقصنده در تاریکی [لارس فونتریه، ۲۰۰۰]
۱۳. 3-Iron [کیم کیدوک، ۲۰۰۴]
۱۴. حدود کنترل [جیم جارموش، ۲۰۰۹]
۱۵. نفس عمیق [پرویز شهبازی، ۲۰۰۳]
۱۶. فیلم خانوادهی سیمپسون [دیوید سیلورمن، ۲۰۰۷]
۱۷. عشق سگی [آلخاندرو گونزالس ایناریتو، ۲۰۰۰]
۱۸. زندگی دیگران [فلورین هنکل، ۲۰۰۶]
۱۹. فیل [گاس ونسنت، ۲۰۰۳]
۲۰. زندگی من بدون من [ایزابل کویکست، ۲۰۰۳]
عذرخواهی میکنم از پیانیست، ساعتها، رؤیابافها، شب یلدا، میس سانشاین کوچولو، بلیطها، کاغذ بیخط، الکساندرا و بازگشتِ آلمادووار [اون یکیش رو ندیدم] که بیرحمانه حذفشون کردم. و تأکید میکنم که اگه قرار بود دویست تا فیلم اولم رو هم بنویسم حرفی از Eternal Sunshine of Spotless Mind نمیزدم.
ضمناً پیشنهاد میکنم یه همچین حرکتی رو برای کتابهای عمر هم بزنید.