شنبه، آذر ۳۰، ۱۳۸۷

یا زمستان را بهار کن، یا تورم را مهار

کاش امسال زمستان نیاید. کاش هوا سردتر از اینی که هست، نشود. کاش برف نبارد. من یکی که از زمستان متنفرم. سوز و سرما و آدم‌هایی که دست در جیب کرده‌اند، افسرده‌ام می‌کنند. من از تهِ دل از شال، کلاه، دست‌کش و لباس روی لباس پوشیدن بی‌زارم. بدم می‌آید از این‌که نوکِ انگشت‌های پاهایم همیشه یخ‌زده باشند و انگشت‌های دستم آن‌قدر بی‌حس باشند که نتوانم حرکتشان بدهم. این شب‌های طولانی سرد و برف و آدم‌برفی‌هایش ارزانی شما. من که منتظر می‌مانم هوا گرم شود و آفتاب مستقیم‌تر بتابد. تا بهار شود. تا واقعاً بهار شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر