کاش امسال زمستان نیاید. کاش هوا سردتر از اینی که هست، نشود. کاش برف نبارد. من یکی که از زمستان متنفرم. سوز و سرما و آدمهایی که دست در جیب کردهاند، افسردهام میکنند. من از تهِ دل از شال، کلاه، دستکش و لباس روی لباس پوشیدن بیزارم. بدم میآید از اینکه نوکِ انگشتهای پاهایم همیشه یخزده باشند و انگشتهای دستم آنقدر بیحس باشند که نتوانم حرکتشان بدهم. این شبهای طولانی سرد و برف و آدمبرفیهایش ارزانی شما. من که منتظر میمانم هوا گرم شود و آفتاب مستقیمتر بتابد. تا بهار شود. تا واقعاً بهار شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر