سه‌شنبه، مهر ۱۴، ۱۳۸۸

کتاب‌های من

تصمیم گرفتم فعلاً کتاب‌هایی را که تازه چاپ و مطرح می‌شوند نخوانم، مگر آن‌که میان آن‌ها استثنایی پیدا شود. راستش، به کتاب‌های تازه‌چاپ‌شده اعتماد ندارم. به مجموعه‌داستان‌ها و رمان‌های ایرانی نشر چشمه اعتماد ندارم. دلم نمی‌خواهد تجربه‌های نویسنده‌های تازه‌ی ایرانی را بخوانم. دوست دارم کتاب‌هایی را بخوانم که چند سال از چاپشان گذشته و امتحانشان را پس داده‌اند. دوست دارم ادبیات دهه‌ی پنجاه ایران را بخوانم. ترجیح می‌دهم بروم همینگ‌وی‌ها و فاکنرهای خوانده و نخوانده‌ام را بخوانم تا بوکوفسکی‌ها و براتیگان‌های تازه مُدشده. برای من ترجمه‌های محکم نجف دریابندری و عبدالله کوثری جذاب‌ترند از نوآوری‌های پیام یزدان‌جو و مهدی غبرایی. اصلاً می‌دانید چیست؟ من دلم می‌خواهد چیزی درگیرم کند که ارزشش را از گذر زمان گرفته باشد، نه از روزنامه‌ها و سایت‌ها.

۵ نظر: