خانهی قبلیمان که بودیم، تابستانها رو ایوان میخوابیدیم. خنک بود و باید رواندازهایی رو خودمان میانداختیم که بهش میگفتیم شَمَد. نمیدانم این کلمه همهجا استفاده میشود یا نه و همه همین برداشتی را ازش دارند که من دارم یا نه. شما فکر کنید ملافه بود. خانهی ما طبقهی اول بود و ایوانش به حیاط راه داشت و گاهی گربهها میآمدند از رویمان رد میشدند -یک بار فرید یک گربه رو صورت من دیده بود و جیغ زده بود و من از هیچکدام این صداها بیدار نشده بودم- سه تا جا میانداختیم روی موکت برای من، مامان، فرید. شبهایی که فوتبال بود، من بیدار میماندم و بعد از بازی باید طوری رفتار میکردم که کسی بیدار نشود. از وقتی هم که یادم نمیآید، احتمالاً یورو ۹۶ که استیو مکمنمن با موهای فر روشنش هافبک چپ گلیس بود، طرفدار انگلیس بودم و هنوز هم هستم. امروز که اینجوری باختیم، یاد آن شبی افتادم که در یورو ۲۰۰۰، فیلیپ نویل دقیقهی نود به رومانی پنالتی داد و حذف شدیم. بعد من رفتم بین مامان و فرید خوابیدم و ملافه را کشیدم رو خودم و سعی کردم بیسر و صدا گریه کنم. یازده سالم بود. یادم نمیآید، ولی حتماً دو سال قبلش هم که کیم نیلسن بکام را اخراج کرد و از آرژانتین باختیم هم گریه کردهام. انگلیس و برزیل جامجهانی ۲۰۰۲ را با پسرخالهام دیدم که طرفدار برزیل است. خوب یادم مانده که بعد از بازی افتادم روی کاناپه و گریه کردم. آن سال بازیها ظهر و بعدازظهر بود و بعد از حذف انگلیس همه بیدار بودند و دیدند که من بعد از باختهای انگلیس گریه میکنم. بابا میگفت پا شو آقا پسرم و همه میخواستند طوری من را آرام کنند. بعد از آن دیگر گریه نکردم. الآن بیشتر دوست دارم فحش بدهم. به کمکداور که جریان بازی را عوض کرد، به کاپلو که از همان اول جام هم فهمیدم که امیدم به تیمش الکی بود و تیم متزلزلی را ساخته، به تکتک نفرات آن دفاع که در ضد حملهها مثل ماستهایی که مامان میزند آبکی بودند، به کل سیستم فوتبالی که نتوانسته بعد از دیوید سیمن، که البته او هم تحفهای نبود، یک دروازهبان متوسط تحویل بدهد. البته خیلی هم دلم میخواهد گریه کنم، به خاطر پسر نُهسالهای که من بودم و بعد از باخت انگلیس گریه میکرده، به خاطر پسربچهی دیگری که من نیستم و الآن دارد گریه میکند. ولی گریهام نمیآید. کاش این بازی هم آخر شب بود، شاید اگر شب بود و بعد از بازی سکوت بود و نسیم خنکی هم میخورد به صورتم، گریهام میگرفت تا خوابم ببرد. حتماً فردا تلخی باخت کمتر شده، حتماً فردا یا پسفردا دوباره حوصلهی کُری خواندن پیدا میکنم. و یادم هم نخواهد رفت که این جام هم رفته کنار جامهای دیگر و ما باز هم باختهایم. بدجوری هم باختهایم.
------------------------------
پاسخحذف_________¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤ مهربون هميشگي ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ من آپم ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ گذري ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نيم نگاهي ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نظري ¤¤¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____________________¤¤¤¤¤¤
______________________¤¤¤¤
آره شمد . یه خاطراتی رو توی ذهنم تازه کرد این شمد و این نوشته و این جور گریه کردن بین جمع .
پاسخحذفاصل کلمه «شمط»ه و همهجا هم استفاده میشه.
پاسخحذفمهندس جان
پاسخحذفخب یه کم منعطف باش. چرا آخه خدا یکی، زن یکی، تیمم یکی؟ بی خیال انگلیس شو. امسالم که آلمان قهرمانه.
با سلام و عرض ادب
پاسخحذفوبلاگتان را ديدم ، آرزوي توفيق برايتان دارم .
لطفا با مراجعه به وبلاگ اينجانب نظرات خود را که براي بنده از
اهميت خاصي برخوردار است را مرقوم فرمائيد و در صورت صلاحديد
وبلاگ من را به نام همرهان لينک نمائيد و ارتباط خود را با اين
وبلاگ حفظ نمائيد .
با تشکر - امير فضلي
آقا شد تیم؟ با این فابیو ی احمق؟
پاسخحذفیهو دلسوزیم گرفت واسه معین یازده ساله .
پاسخحذف