داشتم فکر میکردم اگه مثلا شصت سال دیگه نوهی من بخواد ببینه پدربزرگش چی کاره بوده و اینا، بعد بیاد اسم منو سرچ کنه، ممکنه به اینجا برسه. برسه به نوشتههای ۱۹ سالگی پدربزرگش؛ دربارهی ترسهاش، دلتنگیهاش و خیلی چیزای دیگهش. حتا ممکنه این پست رو هم بخونه و حس کنه من خیلی دربارهش فکر یا خیالپردازی کردم. خوشحالم که اون موقع دلش شاد میشه.
+
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر